کتاب حاضر پژوهشی است توصیفی و تحلیلی از خانوادهای سرمایه گذار و کارآفرین بر مبنای اسناد موجود در مراکز دولتی، خصوصی و کتابخانه ها، اما اساس کار بر انجام مصاحبه های نویسندگان با مدیران و اعضای خانواده لاجوردی و یا مصاحبه های موجود در آرشیو تاریخ شفاهی با برخی اعضای این خانواده و نزدیکان و نیز مدیران حوزه فعالیت و مقامات سابق اقتصادی است که به عنوان مکمل روشهای کمی و اسنادی مورد استفاده قرار گرفته است. نویسندگان کتاب(1) معتقدند هدف اصلی از نگارش این کتاب مطالعه موردی سرمایه داری خانوادگی لاجوردی به عنوان برشی از تاریخ تحولات معاصر به تبیین رفتارهای اقتصادی است.
تبیین این نوع رفتارها و انتقال تجربیات فعالان اقتصادی نه تنها حوزه تاریخ معاصر اقتصادی را از خطر انقطاع و قضاوت های بی پایه ارزشی مصون خواهد داشت بلکه تصمیم گیران را نیز به اهمیت رابطه تاریخی بخش خصوصی و بخش عمومی آشنا خواهد کرد. خاندان لاجوردی از اواخر دوره ناصرالدین شاه تا آخر دوره پهلوی، در بیشتر عرصه های اقتصادی اعم از صادرات و واردات و نیز از سال 1330 به بعد در بخش صنعت و خدمات به ویژه صنایع غذایی، نساجی، شوینده، ساختمان، بانکداری و بیمه فعال بودند. مطالعه فعالیتهای لاجوردیها از طریق مقدار سرمایه گذاری، ویژگیهای سرمایه داری خانوادگی آنان، جهت گیری از تجارت به صنعت و نیز مشارکت آنها در سرمایه گذاری های داخلی و خارجی مبنای مطالعه قرار گرفته است.
نویسندگان کتاب برای جمع آوری اسناد از کارخانه ها و ادارات ثبت تهران مسافرت های متعددی به شهرهای مختلف داشته اند و اسناد بایگانی در وزارتخانه ها و سازمان های متعددی همچون وزارت صنایع، سازمان اسناد انقلاب اسلامی، موسسه تاریخ معاصر ایران، بنیاد مستضعفان و دادگاه انقلاب بازدید و با مدیران شرکت ها گفتگو نموده اند. اطلاعات مورد نیاز شرکتها که به فاصله سالهای 1323 – 1358 باز میگردد با مشکلات معمول مراجعه به اسناد تاریخی در وزارتخانه ها مواجه شد که درگیر بورکراسی دولتی است به نحوی که مطالعه اسناد هر شرکت یا سازمان یا شرکت بطور متوسط دو تا چهار هفته طول کشید. کاغذبازی در دیوان سالاری دولتی، کندی امور و فقدان پاسخگویی و سوءظن نسبت به موضوع تحقیق از موانع پیش رو تحقیق بوده است.
یکی از نویسندگان کتاب حاشیه های نگارش کتاب را چنین توضیح می دهد: «حواشی که زیاد بود. به عنوان نمونه من برای دسترسی به اسناد خاندان لاجوردی به یکی از نهادها مراجعه میکردم. در نامههایی که از مجلس برای آن نهاد میبردم نام خانواده لاجوردی درج شده بود و با توجه به اینکه پدر این خانواده و یکی از پسران با نام لاجوردیان شناخته میشد مشکلاتی ایجاد شده بود و من باید ثابت میکردم که لاجوردیان و لاجوردی هر دو یک خانواده هستند. چند ماه به آن نهاد مراجعه میکردم تا بتوانم یک ملاقات حضوری با معاونت حقوقی آن بگیرم اما پاسخی نمیگرفتم تا اینکه یک روز خواستم به زور وارد اتاق معاون شوم که چهار ـ پنج نفر دست و پای مرا گرفتند و به مأمور زنگ زدند. میخواهم بگویم که حتی این امکان کوچک وجود نداشت که برای آن مقام توضیح دهم که لاجوردی و لاجوردیان برادر هستند. خلاصه حتی با در اختیار داشتن نامه از یک نهاد پژوهشی و مثلاً دانشگاه هیچ گرهی از کار گشوده نمیشد. البته از حق هم نباید گذشت که در برخی نهادها افراد علاقمندی بودند که همکاری میکردند به عنوان مثال تمامی عکسهای آقای برخوردار و نشریاتی که در شرکتهای برخوردار و لاجوردی و ایروانی منتشر میشد را از کارکنان شرکتهایشان گرفتم».(2)
این تحقیق تا حدودی بر روایتهای شفاهی صاحبان صنایع که در چارچوب طرح تاریخ شفاهی هاروارد و طرح تاریخ شفاهی اقتصادی ایران در دانشگاه لندن انجام شده است، نیز متمرکز است. یکی از اهداف این کتاب، مطالعه بررسی دگرگونی ها در حرکت سرمایه از فعالیتهای تجاری به فعالیتهای صنعتی در دوارن پهلوی است تا تبیین بهتری از شکلگیری تحولات اقتصادی و سیاسی ایران معاصر به دست آید. برای انجام این کار مطالعه موردی خانوادگی لاجوردی انتخاب گردیده است. انتخاب این خانواده از آن جهت صورت گرفته است که تداوم چهار نسل فعالیت در عرصههای مختلف اقتصادی، تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک صدساله اخیر را در فعالیت های اقتصادی این خانواده منعکس نموده است.
ارزیابی داده ها و اطلاعات گردآوری شده در فصول مختلف بر مبنای موقعیت های اقتصادی– سیاسی ایران در یکصد سال گذشته همچون تحولات جدید سیاسی و اقتصادی دوره پهلوی، برکناری رضاشاه و آغاز پادشاهی محمدرضاشاه، بحران ده ساله اول پادشاهی وی، اصلاحات ارضی و اصول انقلاب سفید، تحولات افزایش قیمت نفت و سیاستهای کنترل افزایش قیمت، تحول نهادهای اقتصادی مانند رشد اتحادیه های کارفرمایی همچون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن قرار خواهد داشت.
تا سالهای میانی دهه 1350 تجار، بازرگانان، صاحبان صنایع و مهندسین مشاور به عنوان یکی از قشرهای طبقه حاکم درآمده بودند که مطالعه نقش آنها در تحولات دوران پهلوی منبع ارزشمندی را برای مطالعه ساخت تاریخ معاصر ایران فراهم میکند. بدون این کار فهم رفتارهای اقتصادی در سطح خرد و همچنین در سطح کلان فراهم نخواهد شد و دسترسی به نحوه رفتار اقتصادی فعالان و عوامل و نیروهای بازار در دورههای پیشین میسر نیست. همچنین نتایج این مطالعه ریشه های بسیاری از مشکلات فعلی در کار فعالیتهای اقتصادی را روشنتر خواهد کرد، بویژه آنکه وقوع انقلاب ایران منجر به مصادره و ملی شدن اموال سرآمدان اقتصادی رژیم پیشین و در نتیجه، حذف این قشر اجتماعی از تحولات بعدی اقتصادی– اجتماعی گردید. این امر تاثیر شگرفی بر ساخت تحولات اقتصادی و سیاسی ایران گذاشت. زندگی و رفتار تجار، بازرگانان و صاحبان صنایع پیوسته درهالهای از ابهام بوده است. این قشر اجتماعی برخلاف سیاسیون، علما و روشنفکران کمتر به تدوین نظرات و فعالیتهای خود از جمله یادداشت و خاطرات میپردازند. بنابراین فقدان این مساله در جایی که آمارهای رسمی به هیچ وجه نمی توانند واقعیت های زندگی اقتصادی معاصر را نشان دهند، اهمیت مطالعه یاد شده را دو چندان میکند.
براساس اسناد موجود خاندان لاجوردی از اواخر دوره ناصرالدین شاه تا آخر دوره پهلوی، در بیشتر عرصه اقتصادی اعم از صادرات و واردات و نیز از سال 1330 به بعد در بخش صنعت و خدمات به ویژه صنایع غذایی، نساجی، شوینده، ساختمان، بانکداری و بیمه فعال بودند. خانواده لاجوردی فعالیت اقتصادی خود را از سال 1270 شمسی با فعالیت های حاج سیدمحمد لاجوردیان و برادرش شروع کرد. این فعالیتها توسط حاج سید محمود لاجوردی از نسل دوم و سایر اعضای خانواده تا سال 1357 ادامه یافت. لاجوردی ها در بسیاری زمینه ها جزو پایه گذاران بخش خصوصی مدرن در ایران بودند. آنها اولین شرکت خصوصی کامپیوتری ایران را بعد از شرکت ملی نفت ایران تاسیس کردند. نسل اول و دوم و سوم این خانواده در فعالیت های بازرگانی (واردات و صادرات) فعال بودند اما با شروع فعالیت های نسل سوم شاهد گسترش فعالیت های آنان در صنعت هستیم.
این خاندان در فعالیت های مختلف اقتصادی از جمله تجارت داخلی، تجارت خارجی، تولیدات صنعتی و کشاورزی و ساختمانی و … نوآوریهایی برای صنعت مدرن داشت که در تاریخ اقتصاد ایران به نام آنها به ثبت رسیده است. گسترش شرکتها مبتنی بر سرمایه گذاری مجدد سود شرکت ها بود. لاجوردی ها بیش از 80 شرکت و کارخانه در نقاط مختلف کشور از جمله تهران، کاشان، بهشهر، کرمانشاه، قزوین، مشهد، گنبد کاووس، گرگان، نکا، اراک، خرمشهر، نوشهر و حومه محمود آباد تاسیس کردند. در این شرکتها که عمدتاً در چارچوب گروه صنعتی بهشهر بود تا سال 1357 بیش از 15 هزار مهندس، کارشناس، مدیر، کارگر و کارمند مشغول به کار بودند.
احمد لاجوردی مدیرعامل گروه صنعتی بهشهر و از نسل سوم که از اروپا به تهران برگشته بود در مرداد 1358 به وسیله گروه فرقان ترور شد.(3) سیدمحمود لاجوردی تنها بازمانده نسل دوم و سرپرست اکثر واحدهای شرکت تا مهر ماه 1363 در ایران ماند و در این سال برای معالجه سرطان به آمریکا رفت و در همانجا درگذشت. نسل چهارم فعالیتهای خود را در طرحهای اقتصادی در خارج از کشور شروع کرد اما قبل از آن، خانواده لاجوردی به عنوان یکی از برجسته ترین خانواده های عضو طبقه بالا و برجسته اجتماعی و اقتصادی با وقوع انقلاب از صحنه تحولات اقتصادی و اجتماعی ایران حذف شده بود.